من تنها

دلنوشته دور گردون گر دوروزی بر مراد ما نرفت دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

من تنها

دلنوشته دور گردون گر دوروزی بر مراد ما نرفت دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد در دام مانده باشد، صیّاد رفته باشد حزین لاهیجی

به نام خداوند بخشنده مهربان

ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد

در دام مانده باشد، صیّاد رفته باشد



آه از دمی که تنها با داغ او چو لاله

در خون نشسته باشم چون باد رفته باشد

 

امشب صدای تیشه از بیستون نیامد             

شاید به خواب شیرین، فرهاد رفته باشد

 

خونش به تیغ حسرت یارب حلال بادا
صیدی که از کمندت آزاد رفته باشد



از آه دردناکی سازم خبر دلت را

روزی که کوه صبرم بر باد رفته باشد

 

رحم است بر اسیری کز گرد دام زلفت؟       

با صد امیدواری ناشاد رفته باشد

 

شادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی  

گو مشت خاک ما هم، بر باد رفته باشد

     

پر شور از حزین است امروز کوه و صحرا

مجنون گذشته باشد فرهاد رفته باشد

 

 

خودم را شبیه این دو بیت شعر می دانم اه خدا جون برای تو که کاری نداره خ س

ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد

در دام مانده باشد، صیّاد رفته باشد

 

 

شیخ محمد علی حزین لاهیجی اصفهانی ( اصفهان 1103 ق – بنارس هست 1181 ق ) در حملـه ی افغانان از اصفهان بیرون رفت و پس از سفر در سرزمین های عراق و حجاز و یمن عازم هندوستان شد و تا پایان عمر در این سرزمین اقامت نمود. حزین آخرین شعلـﮥ کشیده سبک هندی است. از کار اوست: تذکرﮤ حزین، تاریخ حزین و دیوان اشعار.

 

فالله خیر حافظ