به نام خداوند بخشنده مهربان
سید جواد بدیع زاده سال ۱۲۸۱ خورشیدی در محله پاچنار تهران در خانوادهیی روحانی از سادات کاشان پا به عرصه وجود گذاشت.
پدرش
سید رضا ملقب به بدیعالمتکلمین معروف به سید اناری از وعاظ به نام تهران و
از بزرگان مبارزین صدر مشروطیت بوده که نام او و شرح مبارزاتش در تاریخ
مشروطیت ایران ثبت است.
وی به تمام ردیفهای آواز تسلط کافی داشته و از
سنین کودکی مداوما” تحت تعلیمات پدرش برای یادگیری گوشهها و ردیفهای
آواز قرار میگیرد و دایی او، میرزا یحیی سعیدالواعظین که از بهترین خوانندگان عصر خویش بوده است در یادگیری او سهم به سزایی داشته است.
او از همان سنین کودکی به همراه پدرش در مجالس وعظ و روضه خوانی شرکت میکرده و از مشکلاتی که برای پدر به علت مبارزات آزادیخواهی، سیاسی پیش میآمد، چون فرزند بزرگ بود، سرپرستی خانواده را به عهده داشت .
شاید پدر در این اندیشه بود که از پسر جانشینى براى خود بسازد. ولى فرزند بعدها راه دیگرى را برگزید.
اما کار خوانندگى اش بعدها آنقدر طرفدار پیدا کرد که براى ضبط صفحه به آلمان رفت و ترانه جاودانه «خزان عشق» را با شعر روانشاد رهى معیرى در آنجا ضبط کرد. این ترانه آنقدر دلنشین است که هنوز هم قلب ها را مى لرزاند: (گوش کنید)
شد خزان گلشن آشنایى باز هم آتش به جان زد جدایى
عمر من اى گل، طى شد بهر تو وز تو ندیدم جز بدعهدى و بى وفایى
با تو وفا کردم تا به تنم جان بود عشق و وفا دارى با تو چه دآرد سود
آفت خرمن مهر و وفایى نو گل گلشن جور و جفایى
از دل سنگت آه….. دلم از غم خونین است
روش بختم این است…… از جام غم مستم
دشمن مى پرستم تا هستم
تو و مست از مى به چمن چون گل، خندان از مستى بر گریه من
با دگران در گلشن نوشى مى من ز فراغت ناله کنم تا کى؟
تو و نى چون ناله کشیدن ها من و چون گل جامه دریدن ها
ز رقیبان خوارى دیدن ها دلم از غم خون کردى
چه بگویم چون کردى دردم افزون کردى
برو اى از مهر و وفا عارى برو اى عارى ز وفادارى
بشکستى چون زلفت عهد مرا دریغ و درد از عمرم
که در وفایت شد طى ستم به یاران تا چند
جفا به عاشق تا کى نمى کنى اى گل یک دم یادم
که همچو اشک از چشمت افتادم تا کى بى تو بود
از غم خون دل من آه از دل تو
گر چه ز محنت خوارم کردى با غم و حسرت یارم کردى
مهر تو دارم باز بکن اى گل با من هر چه توانى ناز
هر چه توانى ناز کز عشقت مى سوزم
از اینجا دانلود کنید
پسوورد:www.ariatalk.com
فالله خیر حافظ