دوستان بدی که بهم ضربه زدند خدا لعنتشون کنه لیدا احمدی فاسد بود صد تا دوست پسر داشت ادبیات دانشگاه ازاد کرج زینبیه می رفت دختره بی سر و پا صد تا گوه خورد با صد نفر بود اوتو می زد خواهر که در گیشا بود یک شوهر زن ندیده چلاق بد ریخت که بقول خودش قیافه نداره را براش گیر اورد خدا بده شانس [ وقتی که نامزد با شوهر کرده بود لیدا احمدی عقده ای بی ننه بابا تلفن زده بود شوهر کردم خدا لعنتش کنه درست مانند همین لیدا احمدی کثیف می خانم علیزاده کرجی تلفن زد که شوهر کردم خدا جفتتونو لعنت کنه خدا لعنتتان کنه خدا دلتان را بسوزانه که دل ما را می خواستید بسوزونیدما هم خدایی داریم خدای ما مهربان خدا منو اینطوری نمی گذاره ] در واقع خیابونا جمعش کرد کارش دلالی مسکن بود که در دلالی مسخره اش می کردند یه زنه لنگه خودش هی مسخره اش می کرد ناسزا بهش می گفت البته خلایق هر چه لایق سال بز بود کسانی که سال بز هستند فاسدند
خدا لعنتت کنه خودم که بقول همساده که خدا ازش نگذره افتاب مهتاب ما را ندیده دوست پسر نداشتم بیکار بی همسر موندم خونه بد کسی را نخواستم حداقل اون موقع الان یک زن بی ننه بابایی که بالای هفتاد سالش بود خدا لعنتش کنه زنیکه ف ا ح ش ه برای کمیته امداد کثیف اشغال جمع می کرد می گه حاج خانم شوکولات نداری گفتم من حاج خانم نیستم رویم را کردم اونطرف گفت ببخشید نفرینش می کنم رفت تمرکید سر جاش خدا لعنتش کنه اینقدر در خانه زجر کشیدم که بهم می گن حاج خانم خدا لعنتشون کنه همشونو بیخیال نمی خوام بهشون فکر کنم با ق ا ن و ن ج ذ ب ک ه ب ه ک لم ا ت ا ف ر ا د حساسه نه به اخوان بی ننه بابا که داماد معتاد الکلی ک ی م ی ا ق ل م هستش نه ک ی م ی ا ق ل م بی ننه بابا که شبها اشغال می گذاره سر کوچه بهم می گفت حاج خانم خدا لعنتش کنه نسلش قطع شه نفرینت می کنم
عمه مامان خدا رحمتش کنه عفت خلخالی حرومزاده ف.... بود اقای مامان خدا رحمتش کنه یک شوهر بازاری پولدار براش گیر اوردبابا بزرگ بجای اینکه برای دختر خودش شوهر بازاری پولدار نجیب گیر بیاره برای عفت خلخالی حرومزاده گیر اورد خدا عفت خلخالی را لعنت کنه عقل که نباشه جان در عذاب هست
لعنت به کسی که منو محله کثیف اورد اینده ام را نابود کرد خدا لعنتشون کنه خدایا سهم من از زندگی این بود ایا؟ این بود که ته یک کوچه بن بست باشم بدون امید انگیزه پول همسر ا ر ام م ه ر ب ا ن پ و ل د ا رکه ش ی ل ا خ د ا د ا د داره بخواهیم خودکشی کنیم که [] خوشحال خواهد شد که حرومزاده می گه برو خودتو بنداز زیر ماشین خدا لعنتت کنه به کوری چشم تو هرگز خودکشی نخواهم کرد خودکشی نخواهیم کرد خدا از سر تقصیراتت بگذره [] که [] انداختی سر ما رفته ای به رحمت خدا
دیروز خبر خودکشی سه تا خواهر در نظام اباد را روزنامه ها گفته بودند در دیوار با ماژیک نوشته بودند که حلالمان کنید طفلکی ها اخی خیلی ناراحت کننده بودمایه تاسف هستش یه نمه مشکوک می زنه که بنظر فاطمه توکلی با خواهرانش بودند!!!!!!!!
تو اگر می دانستی خنجر از دست رفیقان خوردن چه سخت هست از من نمی
پرسیدی که چرا تنهایی؟
خدایا خودت رحم کن م ن ن م ی خ ا م ا ی ن ج ا ز ن د گ ی ک ن م
هرکی اینو میخونه دعای خیری در حقمان کنه خدا هر چی می خواد بهتون به خیر خوشی بدهد
فالله خیر حافظ