من تنها

دلنوشته دور گردون گر دوروزی بر مراد ما نرفت دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

من تنها

دلنوشته دور گردون گر دوروزی بر مراد ما نرفت دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

مرغ دریایی


آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت

درِ این خانه ندانم به چه معنا زد و رفت

خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد

تنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت

دلش اصلا سر گل چیدن از این باغ نداشت

قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت

مرغ دریا خبر از یک شب طوفانی داشت

گشت و فریاد کشان بال به دریا زد و رفت

چه هوایی به سرش بود که با دست تهی

پشت پا بر هوس دولت دنیا زد و رفت

بس که اوضاع جهان درهم و ناموزون دید

قلم نسخ برین خط چلیپا زد و رفت

دل خورشیدی اش از ظلمت ما گشت ملول

چون شفق بال به بام شب یلدا زد و رفت

همنوای دل من بود و در اغوش قفس

ناله ای در غم مرغان هم اوا زد و رفت


مدتهاست نه به آمدن کِسی دلخوشم نه از رفتن کِسی دلگیرم بیکِسی هم عالمی دارد


خبر خودکشی سه تا خواهر در نظام اباد را روزنامه ها گفته بودند  در دیوار با ماژیک نوشته بودند که حلالمان کنید طفلکی ها اخی خیلی ناراحت کننده بود 

فروزان، ستاره سینمای ایران درگذشت.اینجا وبلاگ قبلی


خودکشی همزمان ۳ خواهر مجرد در نظام‌آباد اینجا